اینکه تعداد کسانی که به تجزیه ایران فکر می کنند، کم هستند شکی نیست! ولی در عمل به تجزیه طلبان خط می دهند. یکی از کار های انان، برجسته کردن اختلافات قومی: در همه زمینه ها هست تا وحدت را مشکل کند. امروز وحدت از مرزها هم فراتر رفته، و ایران باید ادعای سرزمین های ازدست رفته را مطرح کند. و اگر نکند، این وحدت صورت می گیرد ولی: تحت نام دیگری! مانند سازمان کنفرانس اسلامی، که همه کشورها را مسلمان می داند جز ایران! حتی از اسرائیل هم حمایت می کند. ولی دائم بر جدایی جزایر سه گانه عربی تاکید دارد. یا اتحادیه عرب، که حتی رئیس جمهور کرد! عراق را می پذیرد، ولی ایران را نمی پذیرد. یک نمونه آن را در فرهنگ لباس می بینیم: بجای ترویج چادر به عنوان لباس ملی، به ترویج مانتو های کم حجاب محلی می پردازد. بهترین نوع طراحی در لباس، برای خوانندگان مبتذل ایرانی است، که از همانجا هم به داخل تزریق، و مد روز می شود. ممکن است این لباس ها رنگ و بوی ایرانی داشته باشد: مثلا از بته جقه، ترمه و گل و مرغ و غیره استفاده شود. ولی تبلیغ بی حجابی ان بیشتر است. درواقع سنگری برعلیه چادر گرفته درست شده است. برای مردان هم بجای لباس: ابن سینا و فردوسی و حافظ، به لباس های غربی می پردازد که: با عصر برهنگی گره خورده و: هر روز کوتاه تر می شود. آیا فرهنگ غنی و لباس ایرانی، فقط در کتابها و سخنرانی ها است؟ یا باید که به کف خیابان ها بیاید، و در فروشگاهها عرضه شود. مدتی وزارت خارجه، از پیراهن سفید بی یقه، بعنوان نماد لباس ایرانی استفاده می کرد. ولی اخیرا کت و شلوار غربی تعمیم داده شده است. در حالیکه شعار وزارت امور خارجه: عزت جمهوری اسلامی است، ولی این لباس ها تا: ذلت درجه دو بودن و مقلد غربی پایین می اورد. از نظر اسلامی تشبه به کفار ممنوع است. وپوشیدن لباس کفار، از ان هم ممنوع تر.(ویل لقوم یلبسون مالا ینسجون) و طوری ان را طراحی کرده اند که: نیاز به کراوات را داد می زند. و نداشتن آن را به معنی :عقب مانده بودن تداعی می کند. اینهمه ذوق اگر در مورد طراحی لباس ملی، به کار گرفته می شد. آنگاه هرکس ان را می پوشید و: به هرجا می رفت می دانستند که: او نماد ایرانی است. ولی الان هیچ لباسی نیست. حتی در مراسم غیر وزارت خارجه، کراوات هم می زنند. درسمینارهای داخلی و جشن ها و کنفرانس ها، آن را بزرگ می کنند. که مثلا ثابت کنند: ایرانی عقب افتاده نیست. و بلد هست از کراوات هم استفاده کند. این طراح ها بدانند که: از روی لباس ابن سینا، هست که لباس فارغ التحصیلی: تمام دانشگاههای دنیا طراحی شده است. منتهی از پیچیدگی های عمامه! سر در نمی اوردند، آن را به صورت ساده طراحی کردند. و یا عبا و لباده را هم، کمی کوتاه نموده اند. این لباس ها به تقلید غرب، در ایران هم استفاده می شود. طراحان غربی چون: از هنر های دستی سر در نمی اورند، مثلا موکت را جای فرش قالب می کنند، و کت و شلوار هم، همان عبا و قبا هست که کوتاه شده! بافندگی برای انها سنگین و گران است. لذا هرچه سعی دارند: که تعداد لباس ها را کم تر، و انسان را عریان تر کنند. و ترجیح می دهند: پارچه و چادر و بافته های پر هزینه را، به ایران بفروشند. و خودشان از لباس و پارچه کمتری استفاده کنند. در حالیکه ما روایت داریم :علت دانا بودن لقمان حکیم، پوشیده بودن بیشتر او بود. یعنی وقتی بدن انسان و مخصوصا :سر انسان پوشیده تر باشد، فعالیت هورمون ها و سلولهای مغزی و بدنی راحت تر صورت می گیرد. تا اینکه مثلا بدن او به دلیل نداشتن لباس مناسب، همه انرژی های خود را از دست بدهد. مانند کیسه ای سوراخ، هرچه در او می ریزند، در راه از بین برود. در ایران گفته می شود: براساس استفاده از روش ماشینی در کشاورزی، بیش از یک سوم آن در مسیر تلف می شود. یعنی هنگام بار زدن، حمل کردن ، واریز به سیلو، برداشت از آن ، آرد کردن، و حمل آرد و نگهداری ان در نانوایی ها، باعث می شود غذای 15میلیون نفر از بین برود.